KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

من که میدونم هر کی این متنو بخوانه میخواد با من ازدواج کنه !

 

متن جالبی از علی رستمی ، دانشجوی مهندسی فناوری اطلاعات

 برای همکلاسی فرستاده شده :


من که می دونم منظورش چی بود...



 شنبه: همون لحظه که وارد دانشکده شدم متوجه نگاه سنگینش شدم. هرکجا می رفتم اونو می دیدم. یکبار که از جلوی هم در اومدیم نزدیک بود به هم بخوریم صداشو نازک کردو گفت: ببخشید. من که میدونم منظورش چی بود. تازه ساعت 5/9 هم که داشتم بورد رو میخوندم اومد پشت سرم شروع به خوندن بورد کرد. آره دقیقا می دونم منظورش چیه. اون میخواد زن من بشه

بچه ها میگفتن اسمش مریمه. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم

یکشنبه: امروز ساعت 9 به دانشکده رفتم. موقع رفتن تو سرویس یه خانومی پشت سرم نشسته بود و با رفیقش می گفتن ومی خندیدن. تازه به من گفت ببخشید آقا میشه شیشه پنجرتونو ببندین. من که میدونم منظورش چی بود. اسمش رو میدونستم اسمش نرگسه. مثل روز معلوم بود که با این خنده هاش میخواد دل منو نرم کنه که بگیرمش. راستیتش منم از اون بدم نمیاد. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با نرگس هم ازدواج کنم

 

دوشنبه: امروز به محض اینکه وارد دانشکده شدم سر کلاس رفتم. بعد از کلاس مینا یکی از همکلاسیهام جزوه منو ازم خواست. من که میدونم منظورش چی بود. حتما مینا هم علاقه داره با من ازدواج کنه. راستیتش منم ازش بدم نمی آد. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم با مینا هم ازدواج کنم

 

سه شنبه: امروز اصلا روز خوبی نبود. نه از مریم خبری بود نه از نرگس نه از مینا. فقط یکی ازم پرسید آقا ببخشید امور دانشجویی کجاست؟ من که میدونستم منظورش چی بود. ولی تصمیم نگرفتم باهاش ازدواج کنم چون کیفش آبی بود احتمالا استقلالیه. وقتی جریان رو به دوستم گفتم به من گفت: ای بابا! بدبخت منظوری نداشته. ولی من میدونم رفیقم به ارتباط بالای من با دخترا حسودیش میشه حالا به کوری چشم دوستم هم که شده هرطور شده با این یکی هم ازدواج می کنم

 

چهارشنبه: امروز وقتی داشتم وارد سلف می شدم یک مرتبه متوجه شدم که از دانشگاه آزاد ساوه به دانشگاه ما اردو اومدند. یکی از دخترای اردو از من پرسید ببخشید آقا! دانشکده پرستاری کجاست؟ من که می دونستم منظورش چیه. اما تو کار درستی خودم موندم که چطور این دختر ساوجی هم منو شناخته و به من علاقه پیدا کرده. حیف اسمش رو نفهمیدم. راستیتش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون تصمیم گرفتم هرطور شده پیداش کنم و باهاش ازدواج کنم. طفلکی گناه داره از عشق من پیر می شه

 

پنج شنبه: یکی از دوستای هم دانشکده ایم به نام احمد منو به تریا دعوت کرد. من که میدونستم منظورش از این نوشابه خریدن چیه. میخواد که من بی خیال مینا بشم. راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون عمرا قبول کنم.

 

جمعه: امروز صبح در خواب شیرینی بودم که داشتم خواب عروسی بزرگ خودم رو می دیدم. عجب شکوه و عظمتی بود داشتم انگشتم رو توی کاسه عسل فرو می کردم که... مادرم یکهو از خواب بیدارم کرد و گفت که برم چند تا نون بگیرم. وقتی تو صف نانوایی بودم دختر خانومی ازمن پرسید ببخشید آقا صف پنج تایی ها کدومه؟ من که میدونم منظورش چی بود اما عمرا اگه باهاش ازدواج کنم. راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون من از دختری که به نانوایی بیاد زیاد خوشم نمی آد

 

شنبه: امروز صبح زود از خواب بیدار شدم صبحانه را خوردم و اومدم که راه بیفتم که مادرم گفت: نمی خواد بری دانشگاه. امروز نوار مغزت آماده است برو از بیمارستان بگیر. راستش از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون مردم میگن من مشکل روانی دارم. وقتی به بیمارستان رسیدم از خانوم مسئول آزمایشگاه جواب نوار مغزم رو خواستم. به من گفت آقا لطفا چند دقیقه صبر کنید. من که میدونستم منظورش چی بود

من که میدونم منظورت از نظر دادن چیه ؟

نظرات 18 + ارسال نظر
الیار , کامپیوتر, سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 15:35

عالی بود . حتما سعی کن جواب نوار مغزی تو بگیر

علی اکبر, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 15:38 http://www.hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
مولانا بالاخره متعلق به کجاست؟
برای جواب به این سوال از وبلاگ و پست جدید من دیدن فرمائید.
موفق باشید

مثل اینکه اینجا فقط من و علی مجردیم و بقیه متاهل هستن!

علی رستمی, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 16:50 http://itkntu.blogfa.com

من که می دونم چرا اینجا هیچکی نظر نمی ده!

, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 16:55

حیف که پسرم والا خودم می گرفتمت

, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 16:55

ghashang bud kheily khandidam ama begam ke faghat ghashang bud manzuri nadashtam . :)

reza yakuza, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 16:56

agha man ke nemidunestam chera inja injoorie ama hamid behem goft va alan manam midunam manzooretoon chie . ama age aksi ghasdi dare vazeh tar bege man navare maghzam kheili khatkhatie

, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 16:59

man ke nemidunam chera ama fek mikonam ieki behem nazar dare chon ie dafe ieki too khiaboon behem goft man ke midunam manzooret chie

fati, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 17:01

shoma ro nemidunam ama man hich ghasdi nadaram

متینا, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 17:01

ادم می ترسه نظر بده
بگید :من که می دونم منظورش چی بود

علیرضا قهرمانی, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 17:03

من که میدونم منظورشون چیه؟ چون خیلی باحالی همه تو رو میخوان d:

reza yakuza, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 17:05

agha alan ie chizi yadam oftad ..... pas begooo in alie hey bad negam mikard vase in bood? ali kheili....... yani vaghean...... dige shooresho dar avordi .. hamid az too dige entezar nadashtam. 2 nafari behem nazar dashtin?

ممدعینی, , سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 17:05

من اظهار نظر نمیکنم

ایول حمیدجان قشنگ بود البته من که میدونم منظورت چی بود که نظر خواهی گذاشتی.موفق باشی

ح.م.ن, , چهارشنبه 5 دی 1386 ساعت 23:52

من که فکر میکنم علی به همه نظر داره!!!!!!!!!!!!ولی عمرا از من باحال تر باشی علی جووووووووون!

:), , شنبه 8 دی 1386 ساعت 12:02

che khosh eshteha ye vaght kam nayari !!!!!!!!!

نادر, IT, دوشنبه 10 دی 1386 ساعت 18:59

خدایا شفا بده ...
و ما را گرفتار نکن...
گرفتر شدیم بمیران...
دیگران را از شر ما خلاص کن...


In The Kafe Yek Gf :D


خوشحالم کم کم خوب میشی...

ص-ا, مهندسی شیمی, تهران پنج‌شنبه 9 اسفند 1386 ساعت 15:12

دست رو دلم نزار علی جون
ای کاش همه مثله تو منظورا رو می فهمیدن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد