میردامادی: شرایط برای تکرار مجلس هفتم مهیا نیست
امروز: محسن میردامادی دبیر کل جبهه مشارکت در گفتوگویی با سرمایه: به تشریح وضعیت اوضاع سیاسی کشور و نیز موضوع انتخابات مجلس هشتم پرداخته است. میردامادی گفته است: [درباره موقعیت جبهه مشارکت در انتخابات] موقعیت جبهه مشارکت به این بستگی دارد که انتخابات تا چه میزان به معنای واقعی کلمه برگزار شود. در صورتی که انتخابات واقعی برگزار شود، نه تنها موقعیت جبهه بلکه کلا اصلاحطلبان موقعیتشان بد نیست اما قاعدتا تا لحظه برگزاری انتخابات روشن نمیشود که مسوولان برگزارکننده میخواهند چه کار کنند؟... [درباره برخی اظهارنظرها از سوی حزب موتلفه] من هم احساس میکنم که ادبیات مسوولان موتلفه در هفتههای اخیر ادبیات تندتری شده است نسبت به ادبیات سابق خودشان. چندی پیش هم دبیر کل موتلفه چنین مضمونی گفته بودکه از مجلس ششم صدای آمریکا شنیده میشد. این مثل این است که برخی بگویند «آقایان طرفدار مجلسی هستند که از آن صدای بن لادن یا ملاعمر در بیاید.» ولی به هر حال همین آقایانهم نمیتوانند منکر شوند که در انتخابات چهار دورهء اخیر مجلس که داشتهایم، انتخابات مجلس ششم آزادترین انتخابات بوده است... به نظر من این نقدها دو دلیل دارد. یک دلیل این است که اصولگرایان در مجموعهء خود برای رسیدن به ائتلاف و یک کار واحد و مشترک دچار مشکل شدهاند. به همین دلیل هم مرتب میخواهند افراد و گروههای درون جناح خودرا بترسانند کهمجلس ششم تکرار خواهد شد، به این معنا که اگر شما در ائتلاف شرکت نکنید و یا فهرست جداگانه بدهید و متفرق شوید مجددا مجلس ششم تکرار میشوداما دلیل دوم این است کهآنها احساس میکنند در جامعه وضع کسانی که منتسب به آقای احمدینژاد بوده و به عنوان حامیان وی شناخته میشوند در انتخابات چندان خوب نیست و طبیعتا وزن اصلاحطلبان و به خصوص جایگاه آقای خاتمیو کسانی که منتسب به ایشان هستند، نسبتا خوب است، بنابراین میخواهند زمینهای را فراهم کنند تا شورای نگهبان و هیاتهای اجرایی و نظارت را تحت تاثیر قرار داده و به این وسیله صلاحیتها را مجددا رد کنند... [در مورد مثلث خاتمی، هاشمی و کروبی] هیچ وقت در واقعیت این سه نفر در کنار هم ننشستهاند که برای اصلاحطلبان تصمیم بگیرند. به نظر من در آینده همچنین اتفاقی نخواهد افتاد. در واقع اینافراد هر کدام یک نقش متفاوتی دارند. آقایهاشمیضمن این که با اصلاحطلبان ارتباط خوبی دارد و برخی از گروهها مثل کارگزاران ارتباط نزدیکتری با ایشان دارند ولی آقایهاشمی هیچگاه چنین نقشی را به عهده نگرفته است که خود را در یک جناح قرار بدهد و بخواهد نقش برجستهای را در یک جناح به عهده بگیرد. آقایهاشمی با توجه به این که رییس خبرگان هم شده است ترجیح میدهد که با هر دو جناح ارتباط داشته باشد ضمن این که اگر توصیه یا راهنماییهایی هم برای اصلاحطلبان داشته باشند آنها را مطرح میکنند. آقای کروبی هم امروز سکاندار یک حزب هستند و همهء تلاششان برای مطرح شدن آن حزب است. به این دلیل نمیتوانند یک نقش اجماعی برای همهء احزاب و در مجموعهء اصلاحطلبان ایفا کنند. چون شخص ایشان پذیرفته است که در محدودهء تشکل خود کار بکند. فردی که عمدتا میتواند ایفاگر نقش باشد آقای خاتمی است که این نقش را به نظر من تا به امروز ایفا کرده است. [موضوع ردصلاحیتها] ما فکر میکنیم شرایط فعلی جامعه، شرایطی نیست که انتخاباتی مثل مجلس هفتم تکرار شود چرا که تهدیدهای خارجی به شکلی است که تنها یک انتخابات جدی میتواند این تهدیدها را تا حدی برطرف کند.تنها یک انتخابات خوب و آزاد میتواند این تهدیدها را برطرف کند. یک انتخاباتی که اقبال عمومینداشته باشد، هیچ کمکی به این شرایط کشور نمیکند. دلایل دیگری هم هست. من در مجموع احتمال تکرار سناریوی انتخابات مجلس هفتم را کم میدانم. کما این که در انتخابات ریاستجمهوری که پس از انتخابات مجلس هفتم برگزار شد، آن سناریو تکرار نشد، نوع دیگری عمل شد و رقابت قابل قبولی در این انتخابات به وجود آمد. همچنین در انتخابات شورای سوم نیز همانند مجلس هفتم عمل نشد هر چند که در این انتخابات هم اشکالات جدی وجود داشت... من فکر میکنم که اکثر نمایندگان مجلس ششم برای حضور در انتخابات آتی ثبتنام میکنند... عملکرد آقای احمدینژاد، عملکردی است که به طور مرتب رای اصلاحطلبان را افزایش میدهد ولی در جمع اصلاحطلبان هم یک گروهی تشکیل شده که عمدتا از کسانی هستند که در دولت آقای خاتمیو مجلس ششم بودهاند... [آیا تعریف مشخصی از تندرویی دارید؟] به نظر من بحث تندروی و اعتدال را جناح مقابل اصلاحطلبان راه انداخته برای این که فتنهای را در جریان رقیب خود ایجاد کند. عدهای هم دنبالهرو این بحث شدهاند و این مساله را تکرار میکنند. به نظر من کسانی که عمدتا این اصطلاحات را به کار میبرند، منظورشان از تندرو کسانی هستند که مطابق میل آنها عمل نکردهاند.ما در حال حاضر شرایط را طوری ارزیابی نمیکنیم که بخواهیم وارد این نوع تقابلها شویم... [درباره تاثیرگذاری نیروهای جوان و نسل سوم جبهه مشارکت] ما در مشارکت یک شرایطی را از ابتدا داشتیم که الان هم وجود دارد. اول این که اختلاف جدی را در حزب شاهد نبودهایم هر چند ممکن است که در بدنه با دیدگاههای متنوع و متفاوتی هم روبهرو بوده باشیم. یعنی در شورای مرکزی حزب در اوایل تشکیل افرادی بودند که کاملا جزو افراد مدرن اصلاحطلب محسوب میشدند و عدهای هم بودند که جزو طیف سنتی این جریان سیاسی به شمار میآمدند ولی هیچگاه در درون حزب و فعالیتها دچار مشکل نمیشدیم و بعد از مدتی که این افراد در کنار هم نشستند و بحثهایی را با هم داشتند به قدری به هم نزدیک شدند که با ذهنیت قبلی خود آنها نمیخواند. ولی ضمن اینکه ما مشکل اختلاف درون حزبی به شکلی که در خیلی از احزاب پیش میآید نداریم باید به این نکته توجه کنیم کهنسل اول مشارکت باید به تدریج جای خود را به نسلهای بعدی و جوانترها بدهد وگرنه حزب در جا میزند و سپس رو به افول میرود. در کنگره گذشته که بحث تعیین دبیرکل مطرح بود و آقای خاتمی هم این مسوولیت را نمیپذیرفت، من مایل نبودم این مساله را بپذیرم واستدلالم هم این بود که «منطق کار حزبی حکم میکند فردی جوانتر از دبیر کل قبلی دبیرکل شود.» اگر میخواهیم با نگاه به آینده حزب حرکت کنیم باید کسی بیاید که از نظر سیاسی پختگی لازم را داشته باشد و از نظر سنی هم جوانترباشد اما مجموعه شرایط حزب به سمتی رفت که این امر محقق نشد... بعید میدانم تفاوت محسوسی نیز در مواضع و عملکرد قبل و امروز جبههء مشارکت مشاهده شود اما در رابطه با حاکمیت چنانچه حاکمیت را کلیتنظام تلقی کنیم و نه صرف دولت، سیاست ما، سیاست قبول کلیت و انتقاد به اجزا برای اصلاح بوده و هست. یعنی ما جزو این نظام هستیم و نظام جمهوری اسلامی را متعلق به خودمان میدانیم. سهم اصلاحطلبان را در انقلاب و شکلگیری جمهوری اسلامی نه تنها کمتر از محافظهکاران نمیدانیم بلکه این سهم را بیشتر هم میدانیم. اما در رابطه با رویکرد ما نسبت به دولت که مورد سوال شما بود طبعا با این نگاه که عرض کردم ما نسبت به بسیاری از امور و از همه بیشتر نسبت به عملکرد دولت انتقاد جدی داریم. به نظر من اشکال اصلی دولتمردان فعلی این است که با مقتضیات 30 سال پیش میخواهند امروز کشور را اداره کنند و این را اصولگرایی میپندارند در صورتی که این به معنای در نظر نگرفتن عنصر زمان و مکان است که همواره یکی از اصلیترین ملاکها و معیارهای امام در تصمیمگیریهایشان بوده است.
|
پایان خبر |