KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

باقی در نامه به پنج مقام مسؤول تاکید کرد؛ راهی جز اعتصاب غذا ندا

باقی در نامه به پنج مقام مسؤول تاکید کرد؛ راهی جز اعتصاب غذا ندارم


نوروز: خانواده «عمادالدین باقی»، رییس دربند انجمن دفاع از حقوق زندانیان، روز دوشنبه بعد از گذشت 45 روز موفق به ملاقات وی شدند. باقی در این ملاقات که نحوه انجام آن، اعتراض خانواده‌اش را به دنبال داشت، اعلام کرده که تاکنون پنج نامه به رییس قوه قضاییه، رییس دادگستری استان تهران، وزیر اطلاعات، رییس مجلس و قاضی پرونده نوشته است و ضمن توضیح سیر پرونده و نقض حقوق خود به روش بازداشت و نگهداری اعتراض کرده است. او در نامه‌هایش اعلام کرده که به دنبال جنجال و هیاهو نیست، اما اگر این بی‌قانونی‌ها و شکنجه‌های روحی و روانی که در موردش اعمال می‌شود ادامه یابد، برای او راهی جز اعتصاب غذا باقی نمی‌ماند. خبرنگار نوروز در گفت‌وگویی با خانم «فاطمه کمالی احمدسرایی» همسر باقی، از این ملاقات و آخرین وضعیت این زندانی سیاسی جویا شده است.

- خانم کمالی! ملاقات شما با آقای باقی در چه شرایطی انجام شد؟
وکیل آقای باقی بسیار زحمت کشید و تقاضای ملاقات حضوری داد و دختران من بعد از 45 روز توانستند پدرشان را در آغوش بگیرند اما بغض‌هایشان را از تکیده شدن پدرشان در گلو شکستند.آقای باقی به شدت لاغر شده بود، او با دو مأمور وارد سالن ملاقات شد. ما گمان می‌کردیم که او را تا سالن همراهی می‌کنند و کنار می‌ایستند، اما با کمال تعجب به همه خانواده گفتند که دور میز بنشینید و بعد یکی از آنها بالای سر آقای باقی ایستاد و دیگری بالای سر خانواده.

آقای باقی از این رقتار شدیدا دلخور شده بود وگفت:«ما مثل تمامی زندگیمان شفاف هستیم و این رفتار شما توهین‌آمیز است». اما با تقاضای خانواده، آقای باقی حضور آنها را نادیده گرفت. اما با اینکه این دو مامور یکسره بالای سر ما بودند، متاسفانه هنگام خروج از سالن ملاقات، من و دخترانم را به سمت اتاقی هدایت کردند تا بازدید بدنی کنند.

این کار بسیار مورد تعجب و سؤال ما بود؛ زیرا اگر قبل از رفتن به ملاقات بازدید بدنی می‌کردند، شاید کمی قابل توجیه بود مثلا اینکه آنها با نگاه منفی و توهم توطئه‌ای که نسبت به ما دارند، بخواهند جلوی خبررسانی مکتوب به آقای باقی را بگیرند اما گشتن به هنگام خروج چه منطقی به جز این می‌تواند داشته باشد که مبادا ما مکتوبی از باقی به بیرون زندان منتقل کنیم، آن هم در شرایطی که باقی کاغذ و قلم در اختیار ندارد؟

وضع طوری بود که دختر کوچکم به من گفت: «مادر! با این ملاقات من بیشتر نگران شدم. ببین چه فشارو شکنجه روانی به بابا تحمیل می‌کنند که با آن همه مراقبت هراس دارند از این که بابا به ما گزارش مکتوبی از وضعیت خود را بدهد».

ما درباره این بازرسی از مسؤولان زندان توضیح خواستیم اما خانمی که ما را به سمت اتاق راهنمایی کرده بود، با تحکم از ما خواست به صف شویم رفتار تند او با مادر باقی برای به صف شدن موجب رنجش دخترانم شد و بعد از آنکه کیف دخترم را گشت و بازرسی بدنی کرد، دستکش به دست کرد و از او خواست که لباس زیرش را هم در بیاورد. دخترم که باور نمی‌کرد، با تعجب به من نگاه کرد و به آن مامور گفت:«تو گفتی چه کار کنم؟» و وقتی مامور با جسارت و خشونت تکرار کرد، دخترم ناگاه به هم ریخت و شروع به گریه و اعتراض کرد. او به‌شدت اعتراض می‌کرد و می‌گفت:«من اجازه این کار شنیع را به شما نمی‌دهم. مگر شما قاچاقچی را ملاقات داده‌اید؟ شما از چه می‌ترسید که حتی چند سانتیمتر کاغذ را از پدرم دریغ کرده‌اید؟ مدام با لای سر ما چشم به دهان ما دوخته بودید و دست و پای ما را می‌پاییدید. ما با حضور دو مأمور مرد چه طور می‌توانستیم چیزی را آن هم این چنین، جاسازی کنیم؟ من هرگز به شما اجازه نمی‌دهم به من این همه توهین کنید. چرا در شأن افراد با آنها رفتار نمی‌کنید؟ آیا اینکه بنا را بر آزار روحی پدر من گذاشته‌اید، کافی نیست؟».

گریه و بغض دخترم به گونه‌ای بود که خواهرانش و همه را متأثر کرد. فضا به گونه‌ای بود که من به‌سختی توانستم آرامشم را حفظ کنم؛ به‌خصوص اینکه برادر باقی به تازگی دچار سکته مغزی شده و عصبیت و هیجان برایشان خوب نیست. ایشان چون نگران حال آقای باقی بودند به سختی به ملاقات آمده بودند تا شاید با دیدن برادر خود، آرامش بگیرند اما متاسفانه دیدن باقی و منقلب شدن برادرزاده‌هایش وضعیت او را به گونه‌ای دگرگون کرد ه بود که من فکر می‌کنم خدا او را برای ما نگه داشت.

من بسیار متأسفم از این همه ظلمی که در یک ملاقات 20 دقیقه‌ای به بچه‌ها و خانواده او روا داشتند. من نمی‌فهمم چرا اینقدر حرمت‌شکنی می‌کنند؟ کاش یکی بود و به این سوال پاسخ می‌داد. با توجه به اینکه باقی قلم و کاغذ ندارد و حتی چند سانتیمتر کاغذ را برای نوشتن شماره‌های آیات قرآنی که تلاوت می‌کند، از او دریغ کرده‌اند، چگونه می‌تواند به ما چیزی بدهد؟ این بازرسی چه به وسیله وزارت اطلاعات و چه به وسیله زندان صورت گرفته باشد، چه معنایی جز اذیت روانی خانواده می‌تواند داشته باشد.

- وضعیت روحی و جسمی آقای باقی چگونه بود؟
وضعیت روحی باقی خیلی عالی بود. فکر می‌کردیم وقتی ایشان را می‌بینیم، با توجه به اینکه 45 روز در سلول بسته بوده است باید به ایشان روحیه دهیم اما جالب بود که بعد از ملاقات با تمام مسائل ناخوشایندی که بود، روحیه گرفتیم اما این منجر به نادیده گرفتن اجحافی که در حق ایشان می‌شود، نیست. ایشان 45 روز است که در سلول بسته هستند. باقی آنقدر از اخبار دور بود که تازه دیروز یک روزنامه قدیمی به دست آورده بود و از درگذشت مرحوم قیصرامین‌پور باخبر شده بود. بسیار متاثر بود و می‌گفت که کاش زودتر می‌فهمید و می‌توانست برای خانواده‌اش پیام تسلیت بفرستد. از قیصر در روزهای قبل از زندانی شدنش یاد می‌کرد و اینکه بنا بود شعری در مورد «حق حیات» بگوید. به آقای باقی گفته‌اند که از فردا روزنامه در اختیارش قرار می‌دهند، اما ما نمی‌دانیم چه روزنامه‌ای خواهند داد.

مساله مهم دیگری که در ملاقات مطرح شد، این بود که ایشان گفت درخواست قلم و کاغذ کرده است تا به مسئولان نامه بنویسد. اول گفته‌اند خودکار ممنوع است. اما بعد از اعتراض باقی به غیرقانونی بودن این رفتار، تنها برای نوشتن نامه قلم و کاغذ داده‌اند و بعد از نوشتن، از باقی گرفته‌اند. باقی پنج نامه به برخی از مسئولان نوشته است که عبارتند از رییس قوه قضاییه، رییس دادگستری استان تهران، وزیر اطلاعات، رییس مجلس و قاضی پرونده. در این نامه‌ها با توضیح سیر پرونده و نقض حقوق خود به روش بازداشت و نگهداری اعتراض و اعلام کرده است که به دنبال جنجال و هیاهو نیست؛ اما اگر این بی قانونی‌ها و شکنجه‌های روحی و روانی که در موردش اعمال می‌شود ادامه یابد، برای او راهی جز اعتصاب غذا باقی نمی‌ماند.

- آیا در این ملاقات توانستید کتاب یا وسیله‌ای به آقای باقی بدهید؟
خیر از دادن لباسها و مقداری خوراکی که برده بودیم، خودداری کردند و دو سه کتابی که برای ایشان برده بودیم را تحویل نگرفتند. البته اگر به فرض تمام امکانات را هم در اختیار ایشان قرار دهند، باز هم سلول ایشان از حالت سلول بسته خارج نمی‌شود. ما نمی‌دانیم این همه اصرار برای بلاتکلیف نگه داشتن باقی در چنین وضعیتی بعد از اتمام بازجویی‌ها برای چیست؟

   پایان خبر

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد