مرعشی:محدودیت رسانه یی مانع بزرگ اصلاح طلبان در انتخابات آتی است
اعتماد-حامد طبیبی(متن کامل ): با آغاز به کار فعالیت های انتخاباتی ستاد ائتلاف اصلاح طلبان و مشخص شدن معاونت ها، مسوولان آنها و حتی مسوولان ائتلاف در استان ها، کلید ورود به آوردگاه انتخابات مجلس هشتم در اردوگاه این طیف سیاسی
- البته به طور رسمی- زده شد. اگر چه به دلیل نوع مواجهه مسبوق به سابقه شورای نگهبان با کاندیداهای اصلاح طلب، تلقی آنان از رفتار این شورا با ابهامات و سوالاتی همراه است، اما در اردوگاه رقیب شرایط کاملاً برعکس است. اصولگرایان با فراغ بال و خیالی آسوده به یک «دوپینگ سیاسی» دیگر برای تداوم حضور در ساختمان های مجلل بهارستان می اندیشند، اگر چه شرایط داخلی و تهدیدات خارجی نیاز به برگزاری یک انتخابات «عادلانه» را بیش از پیش هویدا ساخته است. سید حسین مرعشی اما فارغ از همه این اما و اگر ها به بزرگترین محدودیت اصلاح طلبان اشاره می کند. «محدودیت رسانه یی» قصه گفته و نا گفته تاریخ اصلاحات از دوم خرداد 76 تاکنون است؛ جایی که برگزیدگان انتخابات حماسی دوم خرداد 76، شورای شهر اول و مجلس هشتم، نه تنها سهمی از صداوسیما نداشتند بلکه همواره به نحوه رفتار یک سویه آن معترض بودند. اکنون و در آستانه انتخابات سر نوشت ساز و حساس مجلس هشتم بار دیگر این سناریو در حال باز نویسی است چه اینکه صداوسیما از مدت ها قبل از یک سو «ائتلاف» میان اصلاح طلبان را هدف گرفته و از سوی دیگر به «ترمیم خبری» تفرقه روز افزون میان اصولگرایان همت گماشته است. این نماینده سابق مجلس و نخستین رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اکنون سمت معاونت پشتیبانی ستاد ائتلاف اصلاح طلبان را بر عهده دارد. وی در گفت وگوی خود با اعتماد از موانع و آسیب های فراروی اصلاح طلبان گفت که در پی می آید.
***
*تجربه انتخابات سالهای قبل از دوم خرداد برای طیف چپ سنتی و دوران پس از دوم خرداد برای گروههایی که اصلاحطلب نام گرفتند ناظر بر فراز و فرودهایی در کلیه مراحل انتخابات است که عدهیی از آن به عنوان موانع انتخاباتی نام میبرند. به نظر شما این موانع و محدودیتها کدامند؟
به نظر من هیچ کدام از محدودیتهای قبل و ایام انتخابات مانع مهمی به شمار نمیروند. به نظر میرسد مهمترین مانع و محدودیت اصلاحطلبان محدودیت رسانهیی است؛
اینکه اصلاحطلبان امکان استفاده از همان امکانات وسیعی که در اختیار رقیب است را داشته باشند. حمایتهای تبلیغاتی تا جایی پیش میرود که آنها به وسیله آن از بزرگ کردن کارهای انجام نداده خود نیز نگرانی ندارند. دسترسی اصلاحطلبان در حالحاضر به رسانه برای رساندن برنامهها و انتقادات خود از شرایط موجود به مردم بسیار محدود است و این بزرگترین مانع و مشکل موجود است. این امر نیز به این دلیل است که نقش بسیار عمدهیی برای مردم قائل هستم و جمله معروف امام یعنی هر کجا که مشکل وجود داشته باشد با آوردن مردم به صحنه، مشکل حل خواهد شد ناظر بر همین نقش اساسی مردم است. به این نکته کلیدی باید ایمان و باور داشت که اگر پیام اصلاحطلبان به مردم برسد مشکلات موجود تماماً حل خواهد شد. در نظام جمهوریاسلامی هیچ نهاد و ارگانی توان کند کردن اراده مردم را ندارد. اراده مردم نیز ناشی از سطح اطلاعاتی است که کسب کردهاند.
در واقع اگر حجم اطلاعاتی که در خصوص وضعیت عمومی کشور از دو سال و اندی گذشته تاکنون در تمامی عرصههای اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی، فرهنگ و مدیریت فرهنگی در اختیار کارشناسان اعم از اصلاحطلب و حتی اصولگرا قرار دارد توسط رسانهها امکان انتقال به جامعه را داشت، نباید در یک نکته تردید میکردیم؛ اینکه در آن صورت انتخابات مجلس هشتم سطح بالای ایمن شدن نظام در اثر نقشآفرینی مردم را بهطور کامل جلوهگر میساخت. البته هنگامی که سخن از رسانه میشود بهطور طبیعی یعنی 90 درصد نقش برای صداوسیما و 10 درصد برای روزنامهها، سایتها و غیره.
در واقع تمامی نگرانیهای اخیر اعم از انتصاب سردار فلانی به عنوان معاون وزیر کشور و مسوول برگزاری انتخابات، حضور فلان فرد عضو سپاه در مقام استانداری استان x و نظارت استصوابی شورای نگهبان، توسط اراده و حضور مردم درهم شکسته میشود. در جمهوریاسلامی تاثیرگذاری هیچ کدام از این نهادها به اندازهیی نیست که توان جلوگیری از انتخابات آزادانه مردم براساس اراده جمعی خود را داشته باشند. این نعمت بزرگی است که از آن برخوردار بوده و باید بهتر از گذشته از سوی اصلاحطلبان بررسی و شناخته شود.
حتی اگر شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها پایبند به قانون نباشد و به اعمال سلیقههای جناحی خود بپردازد یا اینکه مجریان و ناظران انتخابات از موضع بیطرفی و انصاف دور شوند تمامی این مسائل در برابر حضور حداکثری مردم رنگ میبازد.
در بیان کلی، مهمترین دغدغه اصلاحطلبان این است که بتوانند میزان اهمیت حیاتی انتخابات مجلس هشتم را برای تمامی قشرهای جامعه تبیین کنند.
*این موضع شما یعنی اینکه لزوم مشارکت سیاسی برای جلوگیری از ادامه روند موجود برای مردم روشن شود؟
اگر مردم به میزان اهمیت انتخابات مجلس هشتم از یک سو و مفهوم صفآرایی سیاسی در آن از سوی دیگر پی برده و حتی در صورت عدم امکان انتقال کل حجم اطلاعات کارشناسی تنها بخشی از انتقادات بجا و ضعفهای مشهود دولت در اختیار مردم قرار گیرد همه مسائل حل خواهد شد. جمله بسیار دقیقی از سوی مقام معظمرهبری در دیدار ماه رمضان ایشان با کارگزاران نظام مطرح شد که به نظر میرسد باید بر روی آن تامل بیشتری صورت گیرد. ایشان معتقد بودند که تهدیدات مطرح شده علیه کشور در حالحاضر امر تازهیی نیست. در سال 75 هم مشابه این تهدیدات وجود داشت. نکته دقیق در صحبتهای ایشان این بود که تاکید داشتند تهدیدات سال 75 توسط انتخابات حماسی و باشکوه ریاست جمهوری هفتم در دوم خرداد 76 به فرصت تبدیل شد. اکنون نیز باید گفت که تهدیدات علیه نظام بهطور روزافزون و به شکل گستردهتری در حال شکلگیری است. اصلاحطلبان معتقدند که انتخابات مجلس هشتم در صورت رعایت تمامی موازین قانونی، امکان خنثی کردن تمامی این تهدیدات را خواهد داشت. البته باید پیششرطی را برای جمله فوق قائل شد.
تحقق این امر مشروط بر آن است که مردم امکان نقشآفرینی را داشته و از منشأ و راهحل خنثیسازی تهدیدات شکل گرفته در دو سال و اندی اخیر مطلع شوند.
*این امر باید توسط چه افراد و گروههایی صورت گیرد؟ آیا اصلاحطلبان طرح خاصی را در این خصوص در دستور کاری دارند؟
بهطور کلی دلیل اصلی فعال شدن اصلاحطلبان در آستانه انتخابات مجلس ایجاد فرصت نقشیآفرینی برای مردم است تا بتوانند به روشنی و وضوح، اختلاف سیاستها را شناخته و دست به انتخاب آزاد بزنند.
*برای رساندن پیام به جامعه به ابزارهایی مانند رسانه یا گفتوگوی مستقیم نیاز است. وضعیت روزنامههای اصلاحطلب و محدودیتهای آنان که کاملاً روشن بوده و سایتهای اینترنتی هم ضریب نفوذ زیادی ندارند. در مقابل اینها صدا وسیما با جهتگیری مشخص علیه اصلاحطلبان، بیشترین نفوذ را خصوصاً بر مردم شهرها و روستاها دارد. با این شرایط اصلاحطلبان چگونه میخواهند نقاط ضعف پرشمار دولت و راهکارهای خود را به مردم انتقال دهند؟
اینکه چه روشهایی باید اتخاذ شود به عهده متخصصان و کارشناسان حوزه تبلیغات و اطلاعرسانی ستاد ائتلاف اصلاحطلبان است که در این خصوص طرحهایی را در حال آمادهسازی دارند. صحبت من ناظر بر اهمیت اطلاعرسانی بوده و محدودیتهای مورد اشاره نیز کاملاً پذیرفته شده است. بر همین اساس شیوه تبلیغات اصلاحطلبان در انتخابات مجلس هشتم با توجه به محدودیتهای ناعادلانه موجود، رسالت سنگینی خواهد بود. نحوه استفاده از رسانهها و میزان تاثیرگذاری اصلاحطلبان بر صداوسیما برای تغییر سیاستهای در پیشگرفته شده از سوی آن موضوعاتی است که در جای خود مورد بحث قرار گرفته و میگیرد. اما به عنوان یک عنصر سیاسی اعتقاد دارم که این محدودیت از سایر محدودیتها یعنی تایید صلاحیتها و نظارت بر نحوه برگزاری انتخابات اهمیت بیشتری داشته و نگرانی کاملاً جدی است.
*در موضوع ردصلاحیتها با زمزمههای اخیر، افق قابل قبولی دیده نمیشود و در خصوص عملکرد هیاتهای اجرایی و نظارت و حتی شیوه برگزاری انتخابات نیز ابهاماتی وجود دارد. چگونه این محدودیتها را در رتبههای بعدی قرار میدهید؟
درخصوص تایید صلاحیتها، انبوهی از شخصیتهای موثر و شناخته شده در میان اصلاحطلبان وجود دارند که به رغم تمامی تنگ نظریها، صلاحیت آنان تایید خواهد شد. از این لحاظ اصلاحطلبان کمبودی را احساس نمیکنند. البته به این امر نیاز داریم که چهرهها و فعالان سیاسی اصلاحطلب که به رغم تبلیغات پرحجم همچنان از مقبولیت عمومی برخوردار هستند، حساسیت برهه زمانی موجود را درک کرده و وارد گود انتخابات شوند. در اینصورت هیچگونه محدودیتی در بستن لیستهای ائتلاف اصلاحطلبان در سراسر کشور وجود نداشته و امکان ارائه فهرستهای انتخاباتی معتبری را خواهیم داشت. در موضوع اجرا و نظارت- به رغم یکطرفه بودن آنها- حتی در میان مخالفان سیاسی ما نوعی پایبندی اعتقادی محکم نسبت به صیانت از آرای مردم وجود دارد. از سوی دیگر فتاوای بسیار معتبری از مراجع عظام تقلید موجود است که برای اعمال سلیقه سیاسی برخی ناظران و مجریان محدودیتهایی را ایجاد کرده و آن را مجاز نمیدانند. این موانع اعتقادی کمک زیادی را برای پاسداری از آرای جامعه خواهد کرد. در این میان نکته قابل تامل و پراهمیت شفافسازی شرایط واقعی است که کشور در حالحاضر در آن قرار دارد. این نیز یکی دیگر از اقدامات دشوار و سخت اصلاحطلبان و حتی کارشناسان بیطرف و علاقهمند به سرنوشت کشور در برهه زمانی کنونی است.
*سخن شما به شرایط ایجاد شده در دو سال و نیم اخیر و پس از روی کارآمدن دولت نهم اشاره دارد؟
شرایطی که در دو سال اخیر و تحتتاثیر تغییر سیاستها، حاکم شدن افراطیگری و حذف و کنار گذاشتن مدیران باتجربه و کارشناسان خبره نظام، یکسویهنگری، خودخواهی و شعارزدگی و هر نام دیگری که بتوان بر روی آن نهاد ایجاد شده، خطرات زیادی را برای کشور ایجاد کرده است. مهمتر از همه اینها به دلیل سپرده شدن کارها و مسوولیتهای مهم و بزرگ به افراد کوچک، کشور با مشکلات زیادی مواجه شده است. البته این سخن به معنای آن نیست که اینگونه مسائل خصوصاً در عرصه دیپلماسی و مواجهه با غرب در دولتهای گذشته وجود نداشته است. به هر حال برخی کشورهای قدرتمند در دنیا دارای نوعی خوی استکباری هستند اما مسوولان نظام به عنوان افرادی هوشمند و مدیر موظف به مدیریت نقشهها و روابط با این کشورها برای حرکت به سمت آرامش هستند نه اینکه با برخی اظهارات و تصمیمگیریهای نسنجیده سبب تحریک و حتی تصمیم به تهاجم به سمت ایران از سوی آنان شوند. به هرحال در صورت اطلاع و آگاهی کامل مردم از اینکه در دو سال گذشته با این کشور چه شده و در صورت تداوم این سیاستهای غلط چه سرنوشتی در انتظار کشورمان است، با حضور خود در صحنه انتخابات همه چیز را به سود خود تغییر خواهند داد. امروز ارزانترین راه برای پایداری و عزت کشور استفاده از اهرم انتخابات است؛ یک راه بسیار ساده که تنها به مقداری تحقیق و مطالعه از سوی مردم و صرف حدود یک ساعت وقت در روز جمعه 24 اسفند نیاز دارد. همین کار بسیار ارزان و ساده جلوی ضرر و زیانهای چند صد میلیارد دلاری را گرفته و توانایی دفع شر از کشور را خواهد داشت.
*عدهیی معتقدند درحالی که برخی بخشها و نهادها بهطور رسمی موانعی را برای حضور اصلاحطلبان شناختهشده به عنوان نیروهای درون نظام، در تمامی عرصهها ایجاد میکنند دلیلی برای حضور در قدرت نیست. معتقدند سرانجام باید در یکجا تکلیف ردصلاحیتها و سایر عرصههای ناعادلانه مشخص شود چرا که در مجلس هشتم با ردصلاحیتهای بیشتری مواجه خواهیم شد. شما به حضور در عرصه تحت هر شرایطی اصرار دارید؟
باید در خصوص این قبیل گفتهها چند پاسخ ارائه کرد؛ نخست آنکه اگر این مساله تنها به رفتن یک جناح و جایگزین شدن یک جناح دیگر منحصر بود میشد سالها صبر کرد. به بیان دیگر به این مساله که یک جناح بهطور خودخواسته دوری از عرصه قدرت و ماندن در اقلیت - تا به دست آمدن یک فرصت جدید – را انتخاب کند، هیچ انتقادی وارد نیست. دوم آنکه در شرایط کنونی موضوع اصلاحطلبان این نیست. اصلاحطلبان جزء نیروهای انقلاب و مدافعان حقیقی نظامی هستند که برای استقرار آن هزینههای گزافی پرداخت شده است. در شرایطی که به اعتقاد من، نظام در حوزه سیاست خارجی به یک معنا و در حوزه مدیریت داخلی به مفهوم دیگر در سختترین شرایط در طول 28 سال عمر آن قرار گرفته، اصلاحطلبان باید بسیار خودخواه باشند اگر وارد فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی نشوند.
نام این قبیل اظهارات را باید نوعی عافیتطلبی غیرمسوولانه دانست که با فاکتور محدودیتهای موجود، راه توجیه پیدا کرده است. اصلاحطلبان با وجود مواجه بودن با هر مانعی باید شجاعانه و برای نجات کشور در صحنه سیاسی حضور داشته باشند. در واقع وظیفه دینی و انقلابی اصلاحطلبان حکم میکند مانع آن شوند که با برگزاری انتخابات کمرنگ از یک نظام تضعیف شده و از سوی دیگر با برگزاری انتخابات یکسویه شاهد وارد آمدن آسیب بیشتر به کشور باشیم.
نکته سوم که باید به آن توجه شود این است که سیاست امری پویا و در حال حرکت است. این رودخانه هیچگاه برای مهیا شدن و عبور توقف نداشته و برای گذر از آن فرصتهای زیادی در اختیار یک گروه یا چهره سیاسی نیست. تجربه بسیار سنگین کسب شده توسط نهضت آزادی، تجربه بسیار خوبی برای تمامی نیروها میتواند قلمداد شود. بدون شک استعفای مرحوم بازرگان از دولت موقت برای کنارهگیری از عرصه سیاسی نبود. استعفا صورت گرفت تا چند ماه یا یک سال پس از آن با قدرت بیشتری به صحنه قدرت بازگردد اما چون تحلیلهای ایشان و همفکران آنها با اشکالاتی مواجه بود نه تنها این بازگشت رخ نداد بلکه اکنون و پس از بیست و چند سال مشخص نیست که تضمینی برای به دست آوردن آرای لازم برای کاندیداهای احتمالی آنها در هر انتخاباتی وجود داشته باشد. در واقع باید گفت عنصر سیاسی که این عرصه را به دلیل سختیهای موجود در آن ترک کند بازیگر خوبی به شمار نرفته و به یک «حذف خودخواسته» دست زده که عاقلانه نیست.
*پس به حضور در هر شرایطی اعتقاد دارید؟
با هر امکان محدودی باید در مجلس حضور داشت. البته راهبرد مورد تصویب اصلاحطلبان به دست آوردن اکثریت خواهد بود اما در صورت عدم تحقق این امر باید برای به دست آوردن اقلیت نیرومند، اقلیت محدود، چند نفر به اندازه انگشتان دست و حتی یک نماینده در مجلس تلاش کرد. این اخلاق و روش سیاست حرفهیی است. به بیان دیگر افرادی که آمادگی فعالیت سیاسی به این شکل را ندارند سیاستمدار حرفهیی به شمار نرفته و سیاستمدار اتفاقی هستند.
یعنی براثر یک اتفاق یا حتی استراتژی درست در یک مقطع وارد عرصه سیاسی شده و پس از یک بار ردصلاحیت یا محدودیتهای دیگر صحنه را ترک میکنند. کشور نیازمند به سیاستمداران نستوهی است که در هر شرایطی توانایی ایستادگی بر سر خواستههای خود را داشته باشند.
*پس از انتخابات ریاستجمهوری نهم، برخی تحلیلگران به شکلگیری یک مثلث متشکل از خاتمی، هاشمی و کروبی در راس اردوگاه اصلاحطلبان اعتقاد دارند. چه اینکه در صورت جمع شدن وزن این «سه بزرگ» و توافق بر سر یک استراتژی واحد وقوع اتفاقات بسیاری دور از ذهن نیست. آیا این امر امکان تحقق دارد؟
افرادی که به طرح چنین موضوعی پرداختهاند، تحلیل درستی ارائه کردهاند. البته باید توجه داشت که این سه چهره شاخص، به حضور در یک فضای فیزیکی مشخص در قالب یک تشکل سیاسی واحد در کنار یکدیگر و اتخاذ یک موضع واحد نیاز دارند. در انتخابات مجلس هشتم آنان به صورت مجازی، قصد ایجاد یک برآیند ناظر بر برگزاری یک انتخابات واقعی، آزاد و تاثیرگذار را دارند. در واقع هر یک از این سه شخصیت معتبر نظام نقش مشخصی ایفا خواهند کرد. آقای هاشمی به عنوان یک رکن نظام و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که اخیراً با ریاست برخبرگان موضعی تقویت شده نیز دارد نقش خود را در شکلگیری این برآیند بر عهده گرفته تا با تاثیرگذاری در سطوحی از نظام، به سالمسازی جریان انتخابات بپردازد. از سوی دیگر با تعامل با رهبری، مراجع تقلید و علما خواستار برخورد قابل قبول شورای نگهبان با مساله تایید صلاحیتها شده و فضای مساوی و عادلانهیی را برای تمامی جناحهای معتقد به نظام- با هر گرایش و سلیقهیی – فراهم سازد.
آقای هاشمی در سطح دیگری روی بسیج مردم، بیان اهمیت انتخابات مجلس هشتم و تشویق نیروهای سیاسی هر دو جناح برای فعال شدن و همچنین توصیه به عدم افراط و تفریط نقشآفرین خواهد بود.
آقایان خاتمی و کروبی نیز راهبری عملیات انتخابات در میان اصلاحطلبان را برعهده گرفتهاند. آقای خاتمی نقش اساسی خود در شکلگیری ائتلاف صد درصدی میان اصلاحطلبان از انتخابات شوراها تا هر زمان ممکن را نشان داده و آقای کروبی با فعال ساختن حزب اعتماد ملی، حمایت از فعالیتهای شخصیتهای موثر اصلحطلب، نزدیکی حداکثری لیست انتخاباتی ائتلاف اصلاحطلبان با تشکل متبوع خود و دفاع از تایید صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب به فعالیت میپردازد.
هر کدام از این بزرگان بهطور مستقل مشغول ایفای نقشهای جداگانه در بک هماهنگی مشخص است. تلاش آنان در صورت تداوم در انتخابات مجلس هشتم و ریاستجمهوری دهم، سبب ایجاد تغییرات معناداری در فضای سیاسی کشور خواهد شد.
*از «ائتلاف» به عنوان یکی از دستاوردهای مهم اصلاحطلبان نام برده میشود. پس چرا برخی آن هم در مصاحبه با برخی رسانهها و خبرگزاریهای اصولگرایانکه به تخریب اصلاحات شهره هستند مواضع نسنجیدهیی را اعلام میکنند آن هم در شرایطی که اکثر احزاب برجسته و شاخص اصلاحطلب از ائتلاف حمایت میکنند؟
باید در دو بخش به سوال شما پاسخ گفت. نخست آنکه اعلام اینگونه مواضع و بیان اظهارات تفرقهافکنانه و نسنجیده بدون شک مخرب خواهد بود. تجربه به اصلاحطلبان نشان داده که هر زمان در کنار یکدیگر و «باهم بودن» را انتخاب کردهاند به پیروزی دست یافته و در هنگام تفرقه، سرنوشتی جز شکست در انتظارشان نبوده است اما من اینگونه اظهارات را چندان قابل توجه و خطرناک نمیدانم. در واقع اینگونه سخنان از سوی هیچیک از فعالان سیاسی بدنه اصلاحطلبان فارغ از آنکه در حزب یا به صورت فردی فعالیت میکنند، پشتیبانی نمیشود.
* حتی از سوی همحزبیهای آنها تلاشهایی برای یادآوری لزوم تاکید بر ائتلاف دیده میشود.
بله، این تلاش در چندماه اخیر و گذشته بارها دیده شده است. نقطه قابل توجه این است که برای مثال در انتخابات ریاستجمهوری، اعلام آمادگی هر چهره اصلاحطلبی برای حضور در انتخابات با حمایت عدهیی مواجه شده و اختلافات توسط بدنه اصلاحطلبان پشتیبانی میشد. امروز اما شرایط کاملاً تفاوت کرده است. بدنه تشکیلاتی هیچ یک از احزاب، مجموع نیروهای اصلاحطلب و مخاطبان آنها که حتی فراتر از احزاب عمل کرده و از کلیت اصلاحات دفاع میکنند این اختلافات را نهی میکنند. براین اساس است که حتی در صورت طرح مطالبی از سوی برخی افراد به یک موج بزرگ تبدیل نشده و یک موج کوچک زودگذر و میرا خواهد بود. اینگونه سخنان اختلافی هیچ پژواکی ندارد و حتی رسانههای فراگیر اصولگرایان نیز امکان مانور بیش از یک روز بر روی آن را ندارند. ممکن است صداوسیما یا برخی روزنامههای معروف یک یا دو روز به بزرگنمایی اینگونه اظهارات اقدام کنند اما جامعه به هیچ وجه آن را جدی تلقی نمیکند. مردم و سیاسیون از این شرایط فاصله میگیرند و حتی اعضای حزب برای رهبران خود کف نمیزنند و سخنان تفرقهآمیز را مورد تشویق قرار نمیدهند. لذا این امر تمامشدنی است.
اگر قرار بر آسیبشناسی گذشته اصلاحات باشد، انتقادات من بسیار گستردهتر و منطقیتر از برخی افراد مدنظر شماست. به هر حال من، مجموعه اصلاحطلبان را به دلیل برخی اشتباهات گذشته به مردم ایران بدهکار میدانم چرا که نتوانستیم سیاست را به اندازهیی حرفهیی کنیم که جابهجاییهای قدرت باعث ایجاد تغییرات وسیع در سیاستهای کلی کشور و رفت و برگشتهای پرهزینه نشود. در واقع در پایان دوره اصلاحات با نوعی رادیکالیسم مواجه شدیم که تصمیم دارد کشور را 20 سال به عقب بازگرداند. اگر سیاست به شکل حرفهیی دنبال شود چنین شکافهای پرهزینهیی برای کشور تولید نخواهد شد. انتقادات همواره به جریانات سیاسی وارد است. اما در حالحاضر این موضوع اساسی کشور ما نیست. موضوع کشور ما این است که هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان باید به خود بیایند.
*این تعبیر شما یعنی «به خود آمدن» محافظهکاران به منظور تلاش برای بازگرداندن مسیر کشور به حرکت رو به پیشرفت دورههای گذشته و نفی شیوه نادرست کنونی است؟
هیچ دلیلی وجود ندارد که اصولگرایان هزینههای بیکفایتی چند چهره تازه به دوران رسیده را بپردازد. این حق جناح اصولگرای کشور نیست که مسوولیت ندانمکاری چند عنصر کوچک سیاسی را پرداخت کند. جناح اصولگرایان از جناحهای مهم سیاسی کشور به شمار رفته و هم در دورههای گذشته به ایفای نقش پرداخته و هم در آینده امکان زیادی برای تلاش برای کشور و مردم خواهد داشت. به بیان دیگر برخی از کارهایی که امکان اجرای آن از سوی اصولگرایان وجود دارد را ما اصلاحطلبان نمیتوانیم انجام دهیم.
در واقع دلیلی برای ضعیف شدن و تخطئه این جریان وجود ندارد اما متاسفانه آنها امروز گرفتار مشکلات واقعی شدهاند. برخی چهرهها با حرکت از حواشی اصولگرایان، متن را تصاحب کرده و با تندرویهای کورکورانه، زمینه تلاشهای سیاسی اصولگرایان واقعی و معتدل را تخریب میکنند. اعتقاد دارم باید قواعد مشترک بازی سیاسی میان چهرههای شناخته شده اصولگرا و احزاب اصلاحطلب تعریف شده تا سیاست نوعی قوام و دوام به خود بگیرد و در این صورت در هنگام به قدرت رسیدن هر یک از این جناحها، مسیر پیشرفت کشور تداوم یابد. این پیشرفت بدان معناست که آزادیهای فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، هر سال نسبت به سال گذشته از پیشرفت محسوسی برخوردار باشد نه اینکه پس از هزینه بسیار برای ساخت تمامی ارکان یک حکومت، عدهیی پس از کسب قدرت همه این «داشتهها» را تخریب کرده و دوباره آن هم به صورت غلط به ساخت آن اقدام کنند تا بار دیگر نیاز به از بین بردن این ساختههای غلط به وجود بیاید. این امر سبب میشود که هزینههای ملی که باید برای توسعه کشور هزینه شود صرف اینگونه رفت و برگشتهای بیمورد شود.
*از هنگام کاندیداتوری تا طی همه فرآیندها تا روز انتخابات، فضای کشور دستخوش تغییرات بسیاری است. این شرایط در شهرستانها و بخشها پیچیدگیهای خاص خود را دارد. ائتلاف اصلاحطلبان برای مقابله با مشکلات تحمیل شده اطلاعرسانی در این مناطق چه تمهیداتی اندیشیده است؟
انتخابات در شهرستانها از جهاتی از تهران و سایر شهرهای بزرگ آسانتر و از زاویه دیگری دشوارتر است. در آنجا یارگیریها و جناحبندیها از تهران جدیتر بوده و به صورت سنتی شکل گرفته است. اینچنین است که افراد تازه به دوران رسیده شانس چندانی برای ورود به این عرصه ندارند و از این جهت مثبتتر است. اما از این جهت که مباحث اصلی و مهم سیاسی کشور، محور مبارزات انتخاباتی باشد دارای ضعفهای زیادی است و بیشتر مسائل قومی و محلی مطرح است. در بسیاری از شهرستانها ستادهای ائتلاف اصلاحطلبان شکل گرفته و با معرفی مسوول مورد اجماع اصلاحطلبان استان، کاندیداها نیز تا حدود زیادی تعیین شده است. در شهرستانها خدماترسانی به مردم نسبت به مباحث سیاسی از مقبولیت بیشتری برخوردار است. اصلاحطلبان در تلاش هستند تا چهرههایی که به مفهوم واقعی درخدمت به مردم از کارنامه درخشانی بهرهمند بوده و در عین حال سیاستمداران خبرهیی نیز برای اخذ تصمیمات سیاسی مناسب در مجلس به شمار میروند را شناسایی و معرفی کنند.
*از ستاد ائتلاف اصلاحطلبان نیز خبرهای زیادی بهطور روزانه منعکس میشود. شرایط در حالحاضر به چه صورت است؟
کارهای ستاد بهطور منظم و کاملاً جدی در حال پیگیری است. با مشخص شدن مسوولان معاونتهای مختلف و اخیراً هم مسوولان استانی در واقع اصلاحطلبان وارد فاز اجرایی فعالیتهای انتخاباتی شدهاند. اطلاعرسانی نیز در مواقع لزوم از سوی مسوولان ستاد که چهرههایی آشنا و موجه برای مردم به شمار میروند صورت میگیرد.
*سیاست ائتلاف اصلاحطلبان این است که پیش از کاندیداتوری، از چهرههای سیاسی مورد اجماع درخواست شود تا خود را نامزد انتخابات مجلس کنند یا پس از فرآیند تایید صلاحیتها از افراد همفکر حمایت خواهد کرد؟
این امر به ستادهای ائتلاف در خود استانها و شهرستانها محول شده تا براساس مقتضیات محلی خود اقدام به تصمیمگیری کنند. در برخی نقاط، افرادی که در مسوولیتهای گذشته خود در صحنه حضور داشتهاند مورد حمایت قرار گرفتهاند.
در برخی مناطق نیز نیاز به رایزنی با چهرههای مورد نظر و قانع کردن آنها برای کاندیداتوری احساس شد که اکنون این مذاکرات در حال انجام است. به رغم شرایط سخت موجود و ایجاد محدودیتهای بسیار برای اصلاحطلبان و نامزدهای انتخابی آنها، اقبال عمومی به کاندیداتوری بسیار خوب بوده چرا که همه خطر موجود برای کشور را احساس کردهاند و برای تغییر آن احساس تکلیف میکنند.
*همانطور که در ابتدا اشاره شد، عدهیی قائل به رایزنی برای تایید صلاحیتها نیستند چرا که معتقدند عدهیی حاضر به پذیرش ایفای نقش سیاسی اصلاحطلبان نیستند.
آیا ستاد ائتلاف برنامه خاصی برای جلوگیری از ردصلاحیتهای غیرمنطبق با قانون دارد؟
قرار بر این نیست رایزنی خاصی برای تایید صلاحیتها صورت گیرد. اصلاحطلبان از گذشته تجربیات گرانبهایی دارند که با به کار گرفتن آنها پیشاپیش برخی حساسیتهای احتمالی را در راهبرد انتخاباتی خود لحاظ میکنند. به هرحال درست یا غلط بودن این حساسیتها نیاز به یک بحث تفصیلی و آسیبشناسی داشته و نمیتوان بهطور یکطرفه به آن نگاه کرد. برخی اقدامات اصلاحطلبان و اشتباهات طرف مقابل در مواجهه با آن باعث افزایش کاذب حساسیتها شده است. سیاستمدار الزاماً نباید خود وارد صحنه شود یا با کاندیداتوری در انتخابات، خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهد. یکی از اصلیترین رسالتهای سیاستمداران ساخت، پرداخت و مدیریت سیاست است. لذا هرکدام از ما باید مسوولیت بخشی از کار را برعهده بگیریم تا خوراک مناسب که همان لیستهای انتخاباتی است برای کشور مهیا شود. فضای انتخابات به مدیریت، تلاشهای علنی و تلاشهای پشتپرده نیاز دارد.
*پس برخی از چهرهها مانند شما قصد کاندیداتوری در انتخابات را ندارند؟
نیاز نیست که همواره به عدهیی شخصیت ثابت تکیه شود. البته طبیعی است که باید در تهیه لیست نهایی همه فاکتورها برای یک کاندیدای اصلاحطلب لحاظ شود که سعی و تلاش ائتلاف اصلاحطلبان نیز برهمین اصل استوار است. بهطور حتم، چهرههای جدید نیز افرادی کاملاً شناخته شده برای مردم خواهند بود.