شکوری راد: اصلاحطلبان واقعیتهای توزیع قدرت را بیشتر شناختهاند
علی شکوری راد، عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی، درباره وضعیت اردوگاه اصلاحطلبان به خبرنگار ایسنا گفت:« اصلاحطلبان با استفاده از تجربیات گذشته و حرکتی منطقی، توام با دوراندیشی و مصلحت اندیشی اردوگاه خود را سامان دادهاند و احتمال شکستشان خیلی کم است.»
نقش خاتمی درهمگرایی اصلاحطلبان
وی تاکید کرد:« در همگرایی کنونی جبهه اصلاحات نمیشود نقش برجسته خاتمی را نادیده گرفت.»
وی اعتقاد دارد که یکی از دلایل همگرایی ایجاد شده بین اصلاحطلبان وضعیت کنونی کشور است.
شکوریراد ابرازعقیده کرد:« وضعیت نابسامان حال حاضر یک دلیل کافی برای این است که همه بخواهند و اصرار داشته باشند که وضعیت به این شکل ادامه نیابد؛ چراکه با ادامه روند فعلی نه تنها دستاوردهای دولتهای پیشین در معرض تهدید است بلکه نگرانیم برای جبران مشکلات بعدی به صرف سالها سرمایه ملی، منابع مادی و زمان نیاز داشته باشیم.»
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران با تاکید بر ائتلاف اصلاحطلبان گفت:« هرکس که فراتر از خود و به آینده کشور و منافع ملی میاندیشد چارهای ندارد جز این که در روند پیشبرد این ائتلاف نقش ایفا کند.»
اصلاحطلبان اصولگراترند
وی واژه اصولگرایی را بیشتر شایسته اصلاحطلبان دانست و گفت:« فکرمیکنم اصلاحطلبان در پایبندی به اصول انقلاب و اصول اخلاقی و اصول مردمسالاری اصولگراتر هستند و من ترجیح میدهم از اسم دیگری برای آنها استفاده کنم.»
شکوریراد درباره وضعیت اصولگرایان و احتمال همگرایی بین برخی از آنها با اصلاحطلبان نیز گفت:« شاخص اعتقاد به تحزب به نظر من مفصل و جداکننده اصولگرایان است. در درون جبهه راست یا محافظهکار مجموعهای هستند که وجودشان میتواند برای کشور مفید باشد این مجموعه منافع ملی را برمنافع گروهی و شخصی خود ترجیح میدهند و مسوولیتپذیر، شناسنامه دار و پاسخگو در قبال رفتار خود هستند. اینها قابل اعتنا هستند و اگر جایگاه خود را داشته باشند درعرصه سیاسی نقش مثبتی خواهند داشت. اما آن بخشی که تحزب را برنمیتابد، میتواند برای آینده سیاسی کشور یک خطر باشد، این بخش چون ابزارها و امکانات عمومی کافی در اختیار دارد و از سازمانها و نهادهای عمومی برای پیشبرد نظراتش استفاده میکند. خود را بینیاز از تحزب دانسته و آن را تخطئه میکند. این بخش از جناح راست به صورت غیرشفاف و پنهانی و بیمحابا اقدامات خلاف منافع ملی انجام میدهد و چون شناسنامهدار نیست و ردی از خود به جای نمی گذارد، مسوولیت تبعات کارها و رفتار خود را نیز نمیپذیرد.»
اصلاحطلبان افرادی هستند که به آزادی و عدالت اعتقاد دارند
وی با بیان اینکه مبنای تقسیمبندی جناحهای سیاسی دراین سالها چندان تغییر نکرده است و همان رقابت اصلی و دیرینه در جامعه، ما بین "چپ و راست" اسلامی همچنان ادامه دارد، گفت: «کسانی که آزادی را درکنار عدالت میخواهند و به درستی به این دو شعار پایبندند، بخش عمدهای از اصلاحطلبان را تشکیل میدهند و درمقابل کسانی هستند که عدالت و آزادی را چندان برنمیتابند.»
وی ابراز عقیده کرد: « تقسیمبندی سالهای قبل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران برمحور اعتقاد به عدالت و آزادی صورت گرفت که مبنا به نظر من همان مبناست. اما شدت وضعف آن تغییر کرده است بر همان مبنا جناح چپ یا اصلاحطلبان افرادی هستند که به آزادی و عدالت اعتقاد دارند و جناح مقابل آنها، راستها، کسانی هستند که عدالت و آزادی برایشان مبنا نیست و امروز به مقتضای مسایل روز آن هم در حرف و شعار دم از عدالت میزنند، درحالی که عملکرد چیز دیگری است. در آزادی هم صراحتا مخالفت خود را اعلام میکنند.»
وی به خبرنگار ایسنا گفت: «جناح راست یا به تعبیر شما اصولگرا در کلام بیشتر ازعدالت میگویند، درحالی که اصلاحطلبان بیشتر به عدالت اعتقاد دارند اما کمتر بیان میکنند. البته تجربیات به دست آمده برای هر دو جناح باعث شد که همه در تفکرات خود تغییراتی داشته باشند، اما همان تفکرات قبلی است که شدت و ضعف یافته است.»
نیاز به خویشتنداری ، زمان و ظرفیت بیشتری داریم
اصلاحطلبان واقعیتهای توزیع قدرت را بیشتر شناختهاند
شکوریراد تصریح کرد: « رویکرد فکری و برنامهای اصلاحطلبان با قبل تغییراساسی ندارد ولی به لحاظ عملی تغییراتی حاصل شده است. از جمله این که ظرفیتهای اصلاح در جامعه بیشتر شناخته شده است. یعنی در گذشته، بعد از دوم خرداد ،این احساس وجود داشت که میتوان با رای مردم همه خواستههای آنها را عملی کرد، اما متوجه شدهایم که نیاز به خویشتنداری، زمان و ظرفیت بیشتری داریم. اصلاحطلبان به نظر من واقعیتهای توزیع قدرت در ایران را بیشتر شناختهاند و مجاری اصلاح امور را هم بیشتر دریافتهاند و حدی که برای اصلاح در هر زمینهای وجود دارد را بیشتر درک کردهاند.»
عملکرد اصلاحطلبان براساس قانون و درجهت منافع ملی خواهد بود
وی گفت: «اولویت های برنامهریزی در اصلاحطلبان معطوف به جاهایی است که امکان اصلاح بیشتر وجود دارد و دیگر تمایلی به چالش با برخی از پایگاههای قدرت ندارند که از چالش با آنها توفیقی کسب نکردند. عملکرد آنها بیشتر برنامهای، براساس قانون و در جهت منافع ملی و رفاه مردم خواهد بود. این رویکرد راهی پیش روی اصلاحطلبان قرار میدهد که گشوده است، و میشود برای پیمودن آن بسیج نیرو و امکانات کرد و نتیجه گرفت. اگر اصلاحطلبان به قدرت برسند این بار از قدرت به نحو بهتری استفاده خواهند کرد.»
نگاه "حذف آدمها" نگاه غلطی در مدیریت سیاسی کشور است
وی در ادامه توضیح خود درباره سیاستهای اصلاحطلبان درصورت بازگشت دوباره به قدرت گفت: «اساسا نگاه "حذف آدمها" نگاه غلطی در مدیریت سیاسی کشور است. چه این کار از سوی کسانی که در قدرت هستند اتفاق بیفتد و چه ازسوی کسانی که در نهادهای مدنی هستند. اگر کسی بخواهد برنامههای درستی را اجرا کند و برای رسیدن به هدف بیمحابا افرادی که در بخشهای مدنی ومدیریتی کشورهستند را حذف کند، نتیجه نخواهد گرفت.»
وی گفت:« نگاه درستتر این است که از نیروهای موجود بخواهید متناسب با آرای مردم برنامهها را اجرا کنند و اگر هم اشتباهی بود فرصت جبران داده شود. این بهترین روش مدیریتی است.»
دربین اصلاحطلبان نیز کسانی بودند که فرصتها را با طرح شعارهای نابجا از بین بردند
شکوریراد در بخشی دیگر از این مصاحبه به رفتار تندروانه برخی افراد در بین اصلاحطلبان اذعان کرد و گفت:« در بین اصلاحطلبان نیز کسانی بودند که با طرح شعارهای نابجا و موضعگیریها و اظهار نظرها فرصتهای گذشته را از بین بردهاند. رفتار اینان کمکی به روند اصلاحات نکرد و حتی آسیبهایی زد.»
استفاده از افراد شناخته شده در انتخابات
وی بر استفاده از افراد شناخته شده و تجربه شده در انتخابات تاکید کرد و گفت: « باید قابلیتهای افراد را مد نظر قرار داد. افرادی که تجربیات مثبتی دارند و مردم به آنها رای میدهند و آنها را میشناسند، میتوانند کاندیدا شوند. در میان مدیران گذشته و بخصوص دوران اصلاحات افرادی هستند که این قابلیتها را دارند.»
حزب باید بتواند برای خود پایگاه اجتماعی ایجاد کند
وی با انتقاد از برخی تفکرات ضد حزبی در سطوح مدیریتی گفت:« حزب باید بتواند فعالیت کند تا برای خود پایگاه اجتماعی ایجاد کند. اگر به احزاب اجازه فعالیت درخور بدهند پس از چند دهه ما احزاب مقتدری خواهیم داشت که ضامن اقتدار ملی باشند. از آنجا که تاکنون احزاب فرصت فعالیت فراگیر و همه جانبه نداشتهاند و نتوانستهاند براساس پایگاه اجتماعی مشخصی شکل بگیرند، هنوز به معنای کامل حزب نشدهاند. حزب کارگزاران سازندگی با تکیه بر تکنوکراتها و جبهه مشارکت ایران اسلامی با تکیه بر طبقه متوسط شهری تشکیل شدهاند و به پایگاه خود اعتنا دارند اما در عین حال میبینیم که مثلا حزب اسلامی کار که تکیهاش بر کارگران است ائتلافی دیرینه با کارگزاران دارد. این نشان میدهد که احزاب ما هنوز بر اساس ارتباطات و سابقه ارتباطی رهبرانشان کار میکنند نه یک نظام فکری و عملی استقرار یافته.»
شکوریراد درباره اختلافات و تفاوتهای دو جناح عمده کشورمان ابراز عقیده کرد: « یک جناح بر اساس دریافتش از دین و اسلام حرکت میکند و هیچ التزامی به معیارعدالت و آزادی ندارد، بلکه معیارش به ظاهر فقه و رساله و مسایل اسلامی است. نه این که طرفدار آزادی و عدالت نیستند، بلکه آزادی و عدالت آنها براساس احکام تعریف میشود در حالی که جناح چپ قدیم و بخش عمده اصلاحطلبان مبنای عدالت و آزادی را پذیرفتهاند و شان این دو را مبنائی میدانند، آنها متدین هستند، اما عدالت و آزادی را ضرورت دین میدانند. بنابراین جناح اصلاحطلب واز جمله جبهه مشارکت که نمایندهای از چپ مدرن است، با توجه به مقتضیات زمان عدالت و آزادی را مبنای فعالیت خود قرار دادهاند.»
وی در ادامه صداوسیما را به صورت غیررسمی تربیون «جناح راست» دانست و با بیان اینکه در آموزههای دینی آن، جهتگیریهای خاص دیده میشود ادامه داد: « شما ببینید که نهج البلاغه و منش حضرت علی(ع) در حکومتداری در این آموزهها سهم کمی دارد. البته صداوسیما به نظر من در ترویج فرهنگ دینی رشد خوبی داشته است و مشی اثباتی آن در خور تحسین است، اما بطور مثال این ضعف را دارد که عدالت علی(ع) در حکومت و نحوه برخورد با مخالفانش کمتر مورد توجه است. یا در آموزههای اخلاقی صدا و سیما این مردم هستند که خطا میکنند و باید خود را اصلاح کنند اما قانونشکنی، خلف وعده و یا دروغگویی یک نهاد حاکمیتی، یک مدیر ارشد و یا یک قاضی هرگز دیده و تقبیح نمیشود.»
مشکل حفظ انسجام پس از پیروزی را نداریم
وی در پاسخ به این سوال که آیا اصلاحطلبان در صورت پیروزی انسجام خود را پس از انتخابات نیز حفظ خواهند کرد؟ گفت:« در این زمینه ما کمترین مشکل را داریم. یعنی ما کمترین چالش را در میان خود در تصویب و اجرای قوانین و برنامههای اقتصادی داشتیم و به نظر من دستاوردهای دولت اصلاحات و مجلس ششم در عرصه اقتصاد بسیار بزرگ و ارزشمند بوده است و وجوه توفیق اصلاحطلبان بسیار زیاد بوده است. ما عموما سند چشمانداز بیست ساله را به عنوان مبنا پذیرفتهایم و همین ضامن هماهنگی و وحدت ماست در حالی که دولت فعلی با اجرای سند چشمانداز مشکل دارد.»
ابزارهای رسانهای ما در این سالها محدود شده است
وی در پاسخ به این سوال که پایگاه مردمی شما در این سالها تغییری کرده است یا نه؟ گفت:« ابزارهای رسانهای ما در این سالها محدود شده است. حزب ما روزنامه ندارد و صدا و سیما هم خبری از اصلاحطلبان نقل نمیکند مگر اینکه علیه آنها باشد. با این حال فکر میکنم خاطره خوشی که مردم از دوران اصلاحات دارند باعث شده است که در میان تودههای مردم خیلی اظهار محبت و علاقه ببینیم در حالی که در سال 84 مجبور بودیم که پاسخگوی سوالات جدی و شنونده برخی کنایه ها در جامعه باشیم ولی الان بیشتر با تعریف و تمجید مردم از آن دوران بخصوص در قیاس با وضعیت امروز مواجه ایم. بسیاری از دوستان جناح راست در مواجه با ما به زمان اصلاحات غبطه میخورند.»
عملکرد مشارکت تندروی نبود
شکوری راد در پاسخ به این سوال که برخی از سیاسیون معتقدند جبهه مشارکت طیف تندروی اصلاحطلبان است گفت: « واقعیت این است که در انتخابات مجلس ششم لیست جبهه مشارکت و روزنامهنگاران اصلاحطلب بیشترین آراء را به خود اختصاص داد. فراکسیون مشارکت 150 عضو در مجلس داشت. به همین دلیل عملکرد مجلس ششم عمدتا عملکرد فراکسیون مشارکت بود. هرچند که این فراکسیون در برخی جاها خواستههایش را عملی نکرد اما تمام کارهای صورت گرفته با حمایت جبهه مشارکت بود . به نظر من این عملکرد موجب سرافرازی بوده است و به هیچ وجه تندروی نبود.»
تحصن، دستوپا زدن کسی که ...
وی درباره تحصن با بیان این که «اگرخلاصه تاریخ انقلاب را بنویسند حتما یک جمله یا عبارت آن به تحصن نمایندگان اختصاص خواهد یافت و گفته خواهد شد این حرکت در واکنش به ظلمی بود که بر مردم و نمایندگان واقع شد» ابرازعقیده کرد: « تحصن یک حرکت کاملا متناظر و متناسب با عملکرد بدی بود که در شورای نگهبان صورت گرفت. جدای از بسیاری از اصلاحطلبان کمتر شناخته شده در سراسر کشور، شورای نگهبان ترکیبی از نمایندگان مجلس را رد صلاحیت کرد که در آن سه نایب رییس مجلس حضور داشت. تعدادی دیگر از اعضای هیات رییسه مجلس و روسای کمیسیونهای مجلس و افراد شاخص مجلس بودند. آیا در برابر چنین کاری، تحصن تندروانه تلقی میشود؟ تندروانهترین حرکت را آنها کردند کرد که حریم مجلس را پاس نداشتند و در بررسی صلاحیت نامزدهای نمایندگی، قانون مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام را زیر پا گذاشتند. اگر دست و پا زدن آن که سرش را میبرند، تندروانه بدانید تحصن نمایندگان هم تندروی بود.»
شکوریراد گفت: «تحصن نمایندگان اگر چه جهر بالسوء بود اما به گمان من خدا از آن راضی بود. البته درست است، برای کل نظام خسارت و اگر اتفاق نمیافتاد بهتر بود، خسارتی که نظام در قبال این عملکرد پرداخت خسارت کمی نبود، اما این خسارت از سوی شورای نگهبان تحمیل شد.»
وی گفت: « برخی با سیاست مرگ یک بار شیون یک بار آن کار را مورد تشویق قرار دادند ولی تبعات این کار را درست نسنجیده بودند و فکر میکردند که اصلاحطلبان هم شبیه گروههای دیگری هستند که کنار رفتند و آب از آب تکان نخورد.»
"عبور از قانون اساسی" اصلاحطلبانه نبود
طرح شعار "جمهوری خواهی" را تندروانه و ساختارشکنانه میدانم
«عبور از خاتمی» به معنی شکستن چارچوبهای نظام برای انجام اصلاحات بود
وی با رد وجود تندرو در میان اصلاحطلبان گفت: « ما در جبهه اصلاحات تندروی نداشتیم، اما کسانی بودند که خواستار انقلاب بودند و اینها به چارچوبهای نظام وفادار نبودند و صدای خود را به دلیل نداشتن تریبون ازمیان اصلاحطلبان بلند میکردند. من طرح شعار "جمهوری خواهی" را تندروانه و ساختارشکنانه میدانم. کسانی که این را مطرح کردند اساسا اصلاحطلب نبودند. چون لازمه اصلاحطلبی چشماندازی است تا بتوان با طرح آن مسیری را پیمود و به تحولاتی دست پیدا کرد. این شعار هیچ چشمانداز روشنی جز عبور از یک پروسه انقلابی ندارد؛ بنابراین طرح این شعار اصلاحطلبانه نبوده است. "عبور از قانون اساسی" به نظر من اصلاحطلبانه نبود. چون کسی که قانون اساسی را خوانده باشد میداند که در حال حاضر اصلاح قانونی قانون اساسی نتیجه مورد نظر آنها را در برنخواهد داشت. همچنین چون آقای خاتمی خود را ملتزم به حداکثر دستاورد اصلاحطلبانه در چارچوب نظام میدانست، «عبور از خاتمی» به معنی شکستن چارچوبهای نظام برای انجام اصلاحات بود که دیگرخود شعار اصلاحطلبانهای نمیتوانست باشد. این شعارها را افرادی که اساسا اصلاحطلب نبودند و یا با اصول اصلاحطلبی آشنا نبودند، مطرح کردند این شعارها هرگز از سوی جبهه مشارکت مطرح نشد. کسانی که پرچمداری آقای خاتمی در عرصه اصلاحات را پذیرفتند و آهنگ حرکت خود را با آن هماهنگ کردند و تند و کند نکردند اصلاحطلبان واقعی بودند.»
وی گفت: « ما در دوره اصلاحات از جابهجایی نقش احزاب و روزنامهها و فعالیت جریان دانشجویی در قامت یک حزب، با وجود برخی جهات سودمند آنها، ضربه خوردیم.»
منابع اقتصادی ما بسته میشود
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی در ادامه درباره علت پیروزی اصلاحطلبان ترکیه در مواجهه با نظام لائیک میزان تاثیر بدنه اقتصادی در پیروزی حزب عدالت و توسعه ترکیه گفت:« مزیتی که در ترکیه وجود دارد نظام دموکراتیک جا افتاده است. در این نظام حزب عدالت و توسعه آزادی عمل خوبی داشت و این فرصت را برای برقراری ارتباط با بدنه اقتصادی داشت ما الان به شدت تحت فشار هستیم و یکی از کارهای ضدحزبی که به شدت در جریان است این است که منابع اقتصادی ما را ببندند . رقبای ما به شدت این کار را دنبال میکنند. روزنامههای ما نوعا زمانی تعطیل شدند که به ارزش افزوده و سوددهی رسیدند و الان میفهمیم که بهانههای سیاسی تنها بهانه بود. البته این مساله در مورد سایر روزنامههای اصلاحطلب نیز صدق میکند.»
وی گفت: « اگر رد پایی پیدا کنند که کسی از صاحبان صنایع و قدرت اقتصادی به عنوان پشتوانه اقتصادی و مالی مشارکت مطرح است ،به نوعی با او برخورد میکنند که منصرف شود. این باعث میشود که عملا امکان مراوده با بخشها و نیروهای اقتصادی جامعه برای جبهه مشارکت به حداقل برسد.»
باج دهی برخی وزرای خاتمی به طرف مقابل باعث شد که انجام اصلاحات در اتاق(بازرگانی) ناموفق باشد
شکوریراد در پاسخ به این که آیا جبهه مشارکت تلاشی برای فعالیت در نهادهای صنفی و کاری برای به دست آوردن کرسی در این تشکلها کرده است؟ گفت:« دور قبل نقش اصلی برای سازماندهی یک رقابت جدی در اتاق بازرگانی را جبهه مشارکت بر عهده داشت هر چند که این نقش با اسم و رسم نبود. اما نتیجه این تلاشها راه یافتن برخی افراد مستقل بود البته باجدهی برخی وزرای خاتمی به طرف مقابل باعث شد که انجام اصلاحات در اتاق ناموفق باشد. جبهه مشارکت قدرت سازماندهی بالایی دارد و از فرصتهای موجود استفاده خواهد کرد و هر جا که بتواند فعال خواهد شد.»
دولتهای نفتی به این راحتیها علاج نمیشوند
وی با تاکید بر لزوم ایجاد فضای آزاد رقابتی در کشور در همه عرصهها ابرازعقیده کرد:«مدیریت در جامعه ما هنوز ضرورت و سود رقابتهای عادلانه و آزاد را درک نکردهاست. به عنوان مثال دخالت دولت در مسایل اقتصادی فوقالعاده زیاد است و این مانع رقابت میشود در دولت اصلاحات تلاش شد که این دخالتها کاهش بیابد اما دولتهای نفتی به این راحتیها علاج نمیشود. در دو سال اخیر دوباره دولت ما چندین برابر نفتیتر از دولت قبلهای شد. ما الان نفتیترین دولت پس از انقلاب را شاهد هستیم که حتی از زمان جنگ هم نفتیتر است. این واقعیت چشمانداز را خراب کرده است. با این شرایط مدیریتی که الآن شاهد هستیم افزایش قیمت نفت را به جای این که یک نعمت بدانیم، باید نقمت بدانیم.»
مجلسی که هیچ کس درآن اکثریت قاطع نداشته باشد بیشتر میتواند در ساختار موجود جواب دهد
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی درباره مجلس و نماینده مطلوب نیز گفت:« برای جمهوری اسلامی ایجاد یک مجلس برآمده از رای مردم مطلوب است. جدای از این شاید بشود گفت که در شرایط کنونی جامعه ما با توجه به توزیع قدرت در جامعه، مجلسی که همهی جناحها در آن نماینده خود را ببینند و هیچکس اکثریت قاطع نداشته باشد بیشتر میتواند در ساختار موجود جواب دهد. در این شرایط جناحهای درون مجلس باهم رقابت و تفاهم میکنند. مجلس زنده میشود و برای رسیدن به مصوبهای در مجلس، صداها شنیده میشود،بحث میشود و پس از تصویب در مجلس مشکل تایید شورای نگهبان هم کمترخواهد بود والبته جامعه هم کم تنشتر میشود. مجلس اگر کاملا هم جهت با دولت باشد از خاصیت میافتد هیچ دورهیی از مجلس مثل مجلس هفتم بیخاصیت نبود.هر چند این اواخر قدری فرق کرده است.»
مجلس آینده اقلیت و اکثریتش به هم نزدیک و رقابت های درونی آن جدی خواهد بود
وی یک دستی در مجلس ششم و دولت هفتم را استثنا دانست و گفت: «در مجلس ششم اکثریت در دست اصلاحطلبان بود، اما خود آنها یکدست نبودند و چالشها در درون اصلاحطلبان وجود داشت. ضمن اینکه خود مجلس در معرض چالشهای نفسگیر بخشهایی از حاکمیت بود که آن را از حالت خمودی در میآورد. مجلس مرتب در معرض تهاجم مصادر قدرت بود. ولی مجلس هفتم دارای یک اکثریت کم خاصیت و مرده بوده است. فکر میکنم مجلس آینده با وجود تمام مصلحت اندیشیها اقلیت و اکثریتش به هم نزدیک و رقابتهای درونی آن جدی خواهد بود.»
شکوریراد در پاسخ به این سوال که به نظر شما چه دستهیی از اصولگرایان احتمال رای آوردن بیشتری دارند؟ گفت: « دو گروه ازاصولگرایان برای حضور در مجلس آینده شانس دارند.یک گروه که از رانت بیشائبه بخصوص از جانب شورای نگهبان برخوردارند و گروه دیگری که واقعا در این سالها مردمدار بودند و به کار مردم رسیدگی کردند.»
درمجموعه اصلاحطلبان همه مستقل هستند
وی درپاسخ به این سوال که آیا اصلاحطلبان درانتخاب خود به پاکدستی افراد نیز توجه خواهند کرد؟ گفت: «درمجموعه اصلاحطلبان هیچ کس مرید کس دیگری نیست و همه مستقل هستند و این استقلال در مجموع مثبت است. کسی دنیا و آخرت خود را در میان اصلاحطلبان فدای دیگری نمیکند. مرید و مرادی معنا ندارد. بنابراین معمولا کسانی که صرفا در چارچوب منافع خود کار میکنند خیلی زود طرد میشوند و کسی از آنها حمایت نمیکند. نه این که این افراد وجود ندارند و در جبهه اصلاحات فرصتطلبی نمیکنند اما فرصت رشد و بروز و ظهور چندانی در جریان اصلاحطلب نمییابند. به علاوه کسانی در معرض فساد هستند که از رانت قضایی برخوردار باشند. این در حالی است که چشم چپ نهادهای قضایی و ناظربسیار باز و هشیار است و فرصت تخلف به کسی نمیدهد، اما این چشم راست آنها معمولا بسته و خمار است و این فرصت را به عدهای میدهد که دنیای خود را آباد و آخرت خود را خراب کنند.»
موضوع واردات بیرویه شکر
وی با اشاره به رانتخواریهای فعلی و با انتقاد از واردات بیرویه شکر گفت: «خوب است که پیگیری شود چرا در حوزه شکر میزان تعرفه کاهش یافت و به صفر رسید تا به اندازه نیاز شش سال آینده، شکر وارد و انبار شود و درعین حال کنترل شود که قیمت این کالا به هیچ وجه به نفع مردم کاهش نیابد. سود این رانت به جیب چه کسانی رفته است. کشاورزان چغندر قند و نیشکرکه دارند نابود میشوند صدایشان به جایی نمیرسد. خبرنگاری هم این موضوع را پیگیری نمیکند تا به راحتی در این زمینه دروغ گفته نشود. در صنعت قند و شکر به خاطر این کارها 8 هزار نفر از کسانی که شاغل مستقیم بودند و تولید میکردند هم اکنون در معرض بیکاری هستند و صنعت رو به پیشرفت شکر درحال ورشکستگی استد.»
شکوریراد افزود: «رانت به این میگویند که سه میلیون تن شکر انبار شده است و وزیر میگوید این را برای کنترل قیمت قند و شکر آوردهاند اما با این وجود قیمت قند و شکر نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش هم یافته است و هیچ کنترلی هم در بازار نیست وخیری هم به مردم نرسیده است. آنهایی سود کردهاند که شکر را با تعرفه صفر وارد کردهاند و در بازار با قیمت بالا به فروش میرسانند و احتمالا رد پول این سودها در تبلیغات انتخاباتی برخی کاندیداها پیدا خواهد شد.»
وی در پایان درباره طرح برخی اختلافات گذشته ازسوی برخی اصلاحطلبان گفت: «در رابطه با اختلاف اصلاحطلبان، سه سال قبل در جلسات هفتگی جبهه دوم خرداد این مباحث مطرح شد و پاسخهای مبسوطی به آنها داده شد و نیازی نبوده و نیست که اینها دوباره مطرح شود چون اگر همان حرفها یک بار دیگر در جامعه پاسخ داده شود کسی از طرح آنها نفعی نخواهد برد. همه این بحثها پاسخهای درخور خود را دارد اما در طرح مجدد آن مباحث نفعی وجود ندارد.همین که صدا و سیما بر آتش این اختلافات میدمد کافی است که دانسته شود چه کسانی از آن سود میبرند.»