KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

KNToosi.in - همکلاســــی

وبلاگ گروهی دانشجویان ِ دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی

اخبار احزاب:تحلیل مشارکت از موج اخبار درباره حمله به ایران

تحلیل مشارکت از موج اخبار درباره حمله به ایران


در پی سفر اخیر رییس‌جمهوری روسیه به تهران، گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره تبعات این سفر و «پیام خاص» پوتین به رهبری ایران در محافل سیاسی درگرفته است. این گمانه‌زنی‌ها از آن رو گسترده بود که سفر پوتین در پی دیدار وی با «کاندولیزا رایس» و «رابرت گیتس»، وزرای خارجه و دفاع آمریکا، «نیکلا سارکوزی»، رئیس‌جمهور فرانسه و در نهایت «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان انجام شد و براین مبنا، احتمال وجود پشتوانه‌ای جدی درباره پیشنهاد وی به ایران در نزد تحلیلگران شکل گرفته است. در این‌حال، سخنان «جرج دبلیو بوش» رییس جمهوری آمریکا درباره سفر پوتین به تهران و هشدار وی درباره «احتمال بروز جنگ جهانی سوم» در صورت عدم توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران، بار دیگر بحث مربوط به حمله به ایران را به سطح رسانه‌ها کشانده است.در این زمینه، خبرنامه مشارکت، ارگان جبهه مشارکت ایران اسلامی، در شماره اخیر خود با بررسی گمانه‌زنی‌های موجود درباره اخبار حمله به ایران به ارزیابی آنها نشسته است که جهت اطلاع کاربران «نوروز»، نسبت به انتشار آن در سایت اقدام می‌کنیم.

خبرنامه مشارکت: در هفته‌های گذشته مجددا موجی از اخبار و گزارش های مربوط به احتمال حمله نظامی به ایران از سوی رسانه های خارجی با منابع مختلف طرح و منتشر شده است. این رسانه‌ها این بار در گزارش‌های خود جزییات بیشتری را از نحوه اقدام در صورت حمله به چاپ رسانده اند.

استناد این گزارش‌ها در پاره‌ای موارد به مقاماتی از ایالات متحده باز می گشت که در اظهاراتی دو پهلو گزینه نظامی را منتفی نمی دانستند. اما در این میان این بار مقامات دولت جدید فرانسه گوی سبقت را از شرکای آمریکایی ربوده و مواضع متفاوت و لحن خصمانه‌ای را نسبت به سلف خود و نیز شرکای اروپایی خود و حتی بریتانیا اظهار کردند که اگرچه در بدو امر اظهارات کوشنر تکذیب شد ولی بعد شکل دیپلماتیک تری از آن توسط رییس جمهور فرانسه مطرح گردید.

از سوی هر دو این کشورها همچنین اعلام شد که درصورتی که چین و روسیه در وضع اعمال تحریم های بیشتر در شورای امنیت با دیگر اعضای 5+1 همراهی نکنند تلاش می شود که این تحریم‌ها از سوی خود این کشورها و نیز اتحادیه اروپا اعمال شود.

در برابر، جمهوری اسلامی هم در سطوح مختلف به این موج خبری واکنش هایی داشت. مقام رهبری پاسخ ایران را در صورت هرگونه تعدی، قاطع دانستند. برخی مقامات ارشد نظامی هم در همین راستا اظهار نظرهایی داشتند. رییس جمهور احتمال حمله را به دلیل درگیری هایی که آمریکایی ها فعلا در عراق دارند و نیز با استناد به اینکه عقلایی در آمریکا مقامات این کشور را از این اقدام بازخواهند داشت؛ منتفی دانست.

در سطوح غیر رسمی و تحلیلی سه نوع واکنش به این موج خبری مشاهده می‌شود:
برخی این موج خبری را مثل دفعات قبل، بیشتر یک جنگ روانی گسترده با هدف تغییر مواضع تهران ارزیابی می‌کنند. این گروه معتقدند شواهد متعددی از عدم امکان تحقق حمله به ایران وجود دارد و نه آمریکا از پتانسیل قبل از اشغال عراق برخوردار است که خودسرانه و یکجانبه دست به چنین اقدامی بزند و نه در اروپا زمینه ای برای همراهی وجود دارد به ویژه آنکه احساسات ضد جنگ در افکار عمومی همه این کشورها نسبت به گذشته چند برابر تشدید شده است. همچنین کوچکترین اتفاقی در ایران به بی‌ثباتی در منطقه دامن خواه زد که کشورهای حوزه خلیج فارس و همسایگان ایران به دلیل درخطر افتادن منافع خود از احتمال این بی‌ثباتی به شدت نگران هستند.

گروه دیگری هستند که معتقدند اگرچه استدلال گروه نخست غیرواقعی نیست ولی دربرابر، امکان هرگونه تحرکی منتفی هم نیست. این گروه به تجربه عراق و نیز انتخابات 15 ماه آینده در ایالات متحده اشاره می کنند و معتقدند با توجه به اوضاع نامناسب جمهوری خواهان نزد افکار عمومی آمریکا که شکست آنها را در انتخابات قریب الوقوع حتمی نشان می دهد؛ یک اقدام متهورانه احتمال معکوس شدن این وضعیت را بالا می‌برد ضمن آنکه گذشت زمان، دموکرات ها را در اتخاذ مواضع سخت‌تر علیه ایران تحریک کرده است و دموکرات‌ها حالا کمتر از پتانسیل خود برای بازدارندگی جمهوری‌خواهان بهره می برند. اتحاد نمایندگان جمهوری‌خواه و دموکرات در تصویب قاطع طرح تروریست خواندن سپاه پاسداران در کنگره آمریکا مثالی است که در این زمینه مطرح می‌شود.

گروه بسیار کم شماری نیز هستند که این اخبار را زمینه ساز یک توفان نزدیک می‌دانند.
از نقطه نظر استراتژیک صرفنظر از اینکه تحلیل کدامیک از این 3 گروه قوت بیشتری نسبت به دیگری دارد این نکته مهم است که در هر صورتی چگونه می‌توان به بهترین وجه از منافع و امنیت ملی کشور دفاع نمود.

یک نسخه تجویزی این است که سیاستهای بازدارنده را تشدید کرد و از سطوح تنش به منظور اجتناب از هرگونه ایجاد فرصت برای بهانه‌جویی کاست. در همین زمینه برخی معتقدند که تغییر پاره‌ای روش‌های تهاجمی در روابط بین الملل و برداشته شدن گام‌های عملی تحقق زمینه‌های آشتی ملی در داخل اجتناب‌ناپذیر و ضروری است و متقابلا پاره‌ای نیز معتقدند شدت یافتن سیاست‌های تهاجمی نشان‌دهنده اقتدار بیشتر و عقب‌نشینی دشمنان خواهد شد.

هر یک از این سویه‌های تحلیلی اما مادام که با همراهی افکار عمومی و در راس آنها گروه‌های مرجع و نخبگان توام نباشد تاثیر لازم را نخواهد داشت. جهت‌گیری افکارعمومی می‌تواند میزان نسبی توفیق هر یک از این گزینه‌ها را نشان دهد که متاسفانه تمهیداتی در این زمینه به چشم نمی‌خورد.

آمادگی کشور برای سناریوهای مختلف که از سوی پاره‌ای مقامات مطرح شده البته لازم است ولی این آمادگی بدون زمینه‌سازی برای همبستگی بافتهای سیاسی و اجتماعی کامل نیست. ارتقای پیوندهای درونی جامعه نیز اقتضائاتی دارد که تاکنون بارها از سوی جبهه مشارکت بر آنها تاکید شده ولی متاسفانه کمتر شاهدی بر تغییر روش‌های گذشته یافته است.

تمهیداتی که دولت‌ها در برابر حوادث غیرمترقبه اتخاذ می کنند فقط در صورتی نیست که احتمال وقوع آنها را قطعی و قریب‌الوقوع بدانند. زمانی که قطعیت این حوادث مسجل شود معمولا آنقدر دیر هست که کار زیادی برای جلوگیری از آسیب های احتمالی نمی‌توان کرد. برای مصون ماندن از هر نوع خطر باید از پیش خود را رویین‌تن کرد و این مصونیت به‌ویژه بدون مطلع کردن و همراه ساختن افکارعمومی ناقص و ناکارآمد خواهد بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد